چند وقت دیگر مهمانیم ؟
آیا تا بحال با خود اندیشیده ایم که تا چند وقت دیگر در این دنیا هستیم. بزرگترها میگویند که سالهای زندگی مثل برق میگذرد. گذشته همه ما هم این را تایید میکند. مثل برق گذشت. پس وقت کم داریم. در این وقت کم چه کنیم؟ علم و هنر بیاموزیم ؟ پول در بیاوریم ؟ خود را غرق در لذت کنیم ؟ مسافرت برویم ؟ به دیگران کمک کنیم؟ عبادت کنیم؟..... جواب به این سوال به نوعی به هدف انسان در زندگی برمیگردد اما مستقل از این هدف آن چیزی که برای من مهم است و شاید دغدغه ذهنیم باشد اینست که چگونه زندگی کنیم که در پایان پشیمان نباشیم و راضی از دنیا برویم و این شاید همان مفهوم عاقبت بخیری باشد. البته میدانم که بسیاری از ما گزینه های زیادی در مقابل نداریم زیرا دغدغه نان و مشکلات روزمره زندگی اجازه انتخاب نمیدهد.اما براستی چگونه میتوان مطمئن بود که عاقبت بخیر شویم ؟
به قول خیام:
چون حاصل آدمی در این شورستان
جز خوردن غصه نیست تا کندن جان
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت
آسوده کسی که خود نیامد به جهان